صادق راستگو متولد سال 1369 شهرستان گناوه استان بوشهر می باشم و در حال حاضر دانشجوی رشته آمار دانشگاه پیام نور بوشهرهستم
بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 56
کل بازدید : 86345
کل یادداشتها ها : 102
گفت: یه جمله ی باحال بگو بزنیم اون ته تو دید همه باشه!
ذهنم یاری نمی کرد گفتم: بابا همه اش که من گفتم حالا شما یه کم آی کیو بسوزونید یه چیزی بنویسید!
شب زنگ زد و متن رو برام خوند: تقدیر حقیقی جهان در کف مردانی است که پروای نام ندارند، آنان از گمنامی خویش کهفی ساخته اند و در آن پناه گرفته اند، کهفی که آنان را از تطاول دهر مصون خواهد داشت. اصحاب کهف خود را از تعلقات رهانیده اند و اینچنین ننگ تعلقات نیز دامان آنان را رها کرده است.
دهنم از تعجب باز مونده بود! چه قشنگ حرف به حرفش گویای داستان شهدای کهف بود! گفتم: بابا ترکوندی، معلومه خیلی آی کیو سوزوندی، دختر ترشی نخوری یه چیزی میشی!
گفت: من نگفتم که!
- گفتم تو از این استعدادها نداری ها! خب حالا کدوم اهل دلی نوشته؟
- از آوینیه!
دیگه داشتم از تعجب شاخ در می آوردم! خدایا چطور میشه؟! این همه شباهت؟! شهید گمنام؛ کهف؛ مصون ماندن از تطاول دهر؛ پناه گرفتن در کهف؛ رهانیده شدن از تعلقات؛ و ...
بهش ایمان آوردم، و به اینکه شهید قلب همیشه تپنده تاریخ است، شهدا زنده اند و ما مرده ایم ... منبع: وبلاگ محب علی (ع)