صادق راستگو متولد سال 1369 شهرستان گناوه استان بوشهر می باشم و در حال حاضر دانشجوی رشته آمار دانشگاه پیام نور بوشهرهستم
بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 56
کل بازدید : 86342
کل یادداشتها ها : 102
منو ویرون کنی آباد میشم
توو زندونم کلی آزاد میشم
آره مجنون میشم وقتی که تلخی
یکم شیرین بشی فرهاد میشم
تو هر جا باشی دنبالت منم من
توی تقدیر امسالت منم من
اگه حافظ ، اگه قهوه ، اگه رَم
بدونکه تووی فال تو منم من
میدونم عشق تو تاخیر داره
ولی اِسرار من تاثیر داره
تو هم دیونه ی من میشی آخر
تب مجنون بدون واگیر داره
خیال کردی همیشه مهلتی هست
واسه نازت همیشه طاقتی هست
اگه من عاشقت باشم درسته
برای تو همیشه مهلتی هست
دوستت دارم
دریا به دریا آئینه باشیم
بیش از همیشه بی کینه باشیم
چون بهار ای نگار بگذر به گلشن
گل بیار ، گل ببار ای گل به دامن
ای مه دوباره شب گریه بار است
چشم ستاره شب زنده دار است
مرحم سرشت است ای تیره بختان
بال فرشته است گل بر درختان
بال فرشته است شاخ درختان
چون بهار ای نگار بگذر به گلشن
گل بیار ، گل ببار ای گل به دامن
آن چشمه جاری آب حیات است
آن گل که داری شاخ نبات است
گل گشته جنگل ، گل گشته دریاست
دریا و ساحل چشم تماشاست
بی گریه ی ابر گلشن نخندد
بی گریه شمع روشن نخندد
چون بهار ای نگار بگذر به گلشن
گل بیار ، گل ببار ای گل به دامن
با زمین خیلی غریبم ، با هوای تو صمیمی
دیده بودمت هزار ، بار توی رویای قدیمی
به نگاه چشم گریون یه فرشته رو زمینی
چشامو بروت می بندم ، تا که اشکامو نبینی
از کجا باید شروع کرد قصه ی عشق و دوباره
تا همه بغضای عالم سر عاشقی نباره
غربت آرزوهامون دل تاقت و شکونده
نگو تو شهر حقیقت واسه ما جایی نمونده
نگو دیره واسه گفتن سهمم از دنیا همینه
همیشه از نگاه تو با تو عبور میکنم
از اینکه عاشق توام حس غرور میکنم
دوباره با سلام تو تازه ی تازه میشوم
با نفس ساده ی تو قرق ترانه میشوم
با تو ستاره میشوم با تو ستاره میشوم
دّ