سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادداشت های روزانه یک دانشجو
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
نوشته شده در تاریخ 88/11/18 ساعت 7:4 ع توسط صادق


در اولین جلسه ازآموزش ساختمان داده ها و الگوریتم به مطالب زیر میپردازیم :


مفاهیم اساسی


آشنایی با سیکل زندگی نرم افزار


الگوریتم


آرایه ، ساختار و نوع داده


نوع داده ای مجرد


این مطالب را می توانید در ادامه مطالب بخوانید و یا فایل pdf مربوط به آن را دانلود کنید.   ادامه مطلب...



  



نوشته شده در تاریخ 88/11/18 ساعت 7:4 ع توسط صادق


مطالب این جلسه در مورد پیچیدگی زمانی و میزان حافظه می باشد.


شما می توانید مطالب این جلسه را در ادامه مطلب بخوانید و یا فایل pdf   مربوط به آن را دانلود کنید.


ادامه مطلب...



  



نوشته شده در تاریخ 88/11/18 ساعت 7:3 ع توسط صادق


حضرت ایت الله شیخ حسینعلی منتطری(ره)در سن 87 سالگی بعد از تحمل رنج ها و سختی های بسیاری در راه انقلاب و مردم دار فانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
این مرجع عالی قدر تشیع در حوزه های بسیاری ازجمله فقهی بسیار عالم بود.به طوری که بسیاری از دیگر مراجع تقلید از شاگردان این فقیه عالی قدر میباشند.مرحوم ایت الله منتطری در دههه ی اخیر سالهای زیادی را در حبس خانگی به سرمیبردند و مرتب زیرفشارهای روحی و روانی گروه های افراطی وابسته به گروه فشار بود با کوله باری از افتخار و روشنی در راه حق و عدالت در ایام مبارک محرم به دیار باقی شتافت.ایت الله  منتظری(ره)از روحانیون برجسته ی عالم تشیع بود که از نوع گرایش سیاسی کاملا آمیخته و همراه با مردم بود از این رو در سالهای زیادی بخاطر افکار روشن وی توسط عوامل افراطی تحت عناوین مختلف به حبس خانگی محکوم و منزل وی و فعالیت های وی تحت کنترل و نظارت شدید نیروهای امنیتی بود.وی بخاطر شخصیت آزاده خواهی که داشتند, که از آزاده خواه بزرگ امام حسین(ع)الگو گرفته بود بسیار مورد توجه جامعه ی ایران و تشیع قرار گرفته بود.در اواخر عمر پربرکت و بزرگوارایشان همچون گذشته درکنار مردم قرار گرفتند ودر مقابل قانون شکنی ها و ظلم هایی که به ملت مظلوم وارد شده با تمام وجود ایستادگی کردند.هرچند که گروه افراطی حاکم , حتی حاظر به درست انعکاس کردن خبر درگذشت این مرجع تقلید برجسته نیستنددر حرکاتی قابل تامل تلویحآ در بعضی ازخبرهای اعلام شده , وی را نقد میکنند و سبک میشمارند.آیا به راستی در این سالها چه شده که حتی بعد از فوت یک مرجع برجسته و بزرگوار باید با وی اینگونه رفتار شود؟
این مسیبت بزرگ را خدمت امام زمان(عج),ملت بزرگ سبز ایران و جامعه ی بزرگ وبلاگی تسلیت میگم.انشالله که روح این مرجع بزرگ و عالی قدر در مقام یاران مرد اسطوره ی آزادی خواهی, امام جسین (ع) قرار گیرد....


انالله و اناالیه راجعون



خبر ،
  



نوشته شده در تاریخ 88/11/18 ساعت 7:3 ع توسط صادق


تو کیستی؟ تو را که در میانه ی رویا بی پناه می بینم.
تو کیستی؟ نسیم؟ نسیم پاک صبحدم تابستان؟
مگر می شود تو را دید و دل به زلال اشکهایت نبست؟به چشمهای تو... چشمهای بی قرار تو و دستهایت، سرآغاز تمامی خوبیها
تو کیستی؟شکوفه ی بهاری ِ یک درختِ ناشناس؟ آویخته از گیسوان دختر خورشید؟
تو کیستی؟ همان نوای خوش ِ شبهای سردِ زمستانی، که می رسی از میان دریچه،سرگردان؟
تو کیستی؟ستاره ی گمنام یک شب تاریک؟
سالهاست در هوای تو زیسته ام... بی قرار ِ همان چشمهای بی قرار
هنوز هم کنار پنجره در انتظار می مانم.دستهایم گره می خورد به پرتو ِ مهتاب. چشمهایم ستاره می شِمُرد.
می نشینم به انتظار سپیده... تنها... تنها
بگو،از کدام سمت زمین طلوع خواهی کرد؟ از کدام کرانه ی سبز؟
آیا فریادِ رهایی را در آستانه ی رسیدنت سر خواهی داد؟
سالهاست با خیال تو زیسته ام،با خیال لمس نفسهایت...
هنوز در چهارچوب قابهای قدیمی گلهای سپیدِ یاس می کارم،در پیشگاهِ هر دریچه،در خلوتِ هر کوچه،هر خیابان.
چرا شهر بوی خون می دهد؟ چرا یاس های من سرخ می شوند؟
یاس هایم را کنار سرو باغچه دفن می کنم. درخت سرو که یادت هست؟ همان که پاییز را نمی شناخت
یاس هایم قد می کشند و رویایشان در لا به لای شاخه های درخت لانه می کند.
آنسوی دیوار...آنسوی تمام ِ تردیدها...
دستهای سبز جوانی ست گره شده بر خاک.
مشتهای برادرم را می بینی؟ روی دشت سینه اش انگار یک شقایق جوان روییده ست
هنوز لبخند می زند
می دانی؟ آخر او هم با خیال ِ تو زیسته ست.
تو کیستی؟ که می شود در پیشباز ِ قدمهایت سر به سجده فرود آورد؟
تو کیستی؟که می شود برای آمدنت اینسان گذشت،صبور، پرصلابت، استوار
می دانم...می دانم
روزی طلوع خواهی کرد و رویای یاس های جوانم تعبیر خواهد شد.
از افقِ سرخ ِ شهادت...از فراسوی قله های ستبر شجاعت، روزی طلوع خواهی کرد و سینه ها از شمیم ِ تو سرشار می شوند.
می دانم... روزی از کوچه های غم گرفته ی این شهر عبور خواهی کرد
تویی که می شناسمت انگار
تویی که نامت را،روزی فریاد زنان خواهم خواند
تو را ...
ای آزادی


شعر ،
  



نوشته شده در تاریخ 88/11/18 ساعت 7:3 ع توسط صادق


ازدواج یکی از نعمت های خوب خداست که جهت زندگی بهتر از این زندگی در اختیار انسان ها قرار داده شده.
حال اگر از این نعمت درست استفاده بشه مسلما شیرین و رضایت بخش هست و اگر هم ...
ازدواج یعنی با هم بودن ؛ همراه هم بودن ؛ در کنار هم بودن ؛ هم دل و همزبون بودن
ازدواج یعنی در هر شرایطی و در هر زمان و موقعیتی با هم و در کنار هم برای بهتر زندگی کردن تلاش کنیم ؛ با هم یکدل و یکرنگ بودن برای لحظه لحظه های زندگی
ازدواج یعنی ما شدن ؛ با هم و همراه شدن
یعنی من و تو ما بشیم ؛ واسه رسیدن به خود خدا  دست به دعا بشیم
اگه
قرار باشه در این زندگی این ما شدن ها من بشه ؛ اگه قرار باشه زندگی رو بر
طرف مقابلمون سخت بگیریم و یا به عبارتی این با هم بودن در حرف باقی بمونه
و در عمل در زندگی من برقرار باشه ؛ با هم بودن ها حذف بشه  و تنها من
تصمیم بگیره ؛ تنها بودن ها و تنها لحظه ها رو سر کردن برجا بمونه ؛ مسلم
هست که توصیه مون به دیگران حذر از مقوله ازدواج هست ...

ازدواج یعنی احترام به همسر ، به عبارت بهتر احترام به خودت ؛ احترام به انتخاب خودت ؛ احترام به
کسی  که جزی از وجودت میشه ؛ که هر چه قدر این  تکریم و احترام کم باشه ؛
در واقع بی احترامی به خودمون و شخصیتمون هست ؛ هر چی بی احترامی و بی
توجهی در زندگی بیشتر باشه زندگی سست تر وملال آور میشه؛

ازدواج یعنی با هم از بس مشکلات بر اومدن با هم لحظه های شیرین رو شیرین تر کردن.
یعنی با هم و در کنار هم بهترین ها رو واسه هم خواستن. 
وقتی ازدواج رو انتخاب یک دوست ثابت و همیشگی بدونیم ؛ به جای  عیب جویی از هم  در جهت اصلاح هم تلاش می کنیم . 
دوران مجردی با متاهلی خیلی فرق داره اما این فرق دلیل بد بودن  یا خوب بودن ( مجردی یا متاهلی )نیست
هر
دورانی مزایا و معایب خودش رو داره و کسی که تصمیم می گیره ازدواج کنه در
واقع تصمیم داره وارد مرحله دیگه ی از زندگیش بشه با قبول مسوولیت های
جدید با همراه و همسفر جدید ؛ که اگر انتخاب این همسر درست نباشه مسلما
نتیجه خوبی نداره

 میشه گفت کسانی که در ابتدای این انتخاب در باب
انتخاب همسر و ازدواج خیلی طالب و مشتاق هستن و بعد از اندک زمان نچندان
طولانی گله و شکایت دارن به دلیل انتخاب نادرست همسفرشون هست ؛ به دلیل عدم آگاهی  لازم در این مرحله از زندگی هست

دل نوشته امروز: گاهی همه اشکالات ازدواج تنها به یک حس آن می ارزد این که دوستی همدل از جنس مخالف داشته باشیم.


  



نوشته شده در تاریخ 88/11/18 ساعت 7:3 ع توسط صادق


در زمان های قدیم، تاجری به روستایی که میمون های زیادی در جنگل های حوالی آن وجود داشت رفت و خطاب به مردم روستا گفت: من میمون های اینجا را خریدارم و حاضرم به ازای هر میمون 10 دلار به فروشنده پرداخت می کنم. مردم روستا که جنگل مجاور روستایشان پر از میمون بود خوشحال شدند و به راحتی معامله را قبول کردند.
به نظر آنها قیمت بسیار منصفانه بود. در مدت کوتاهی بیش از هزار میمون را گرفتند و هر میمونی را 10 دلار به آن تاجر فروختند.فردای آن روز مرد تاجر دوباره به روستا آمد و به روستائیان گفت: هر میمون را 30 دلار از شما می خرم. این بار روستاییان دوباره زمین های کشاورزی خود را ترک کردند و تلاششان را برای گرفتن میمون ها بکار گرفتند. اما ظاهرا تعداد میمون های باقیمانده کمتر شده بود. در آن روز فقط 500 میمون را گرفته و فروختند.
روز بعد مجددا آن مرد تاجر به روستا آمد و این بار پیشنهاد 50 دلاری به ازای هر میمون را به ساکنان آن روستا داد. او به مردم گفت: امروز من در شهر کاری را باید انجام دهم ولی معاون من اینجا می ماند و به نمایندگی من میمون ها را از شما می خرد.مردم روستا بسیار مشتاق شده بودند. هر میمون 50 دلار! اما مسئله این بود که همه میمون ها را آنها گرفته بودند و دیگر میمونی برای فروختن باقی نمانده بود !
روستائیان نزد معاون تاجر رفتند و ماجرا را به او گفتند. معاون بعد از کمی تامل خطاب به روستائیان گفت: این میمون ها را در قفس می بینید؟ من حاضرم آنها را به قیمت هر میمون 35 دلار به شما بفروشم و زمانی که تاجر برگشت شما می توانید آنها را به قیمت 50 دلار به او بفروشید.
ظاهرا معامله ی پر منفعتی بنظر می رسد، ولی غافل از حیله ای که در آن نهفته است...
بدین ترتیب مردم به خانه هایشان رفتند و هر چه پس انداز داشتند را برای خرید میمون ها آوردند و هر میمون را بمبلغ 35 دلار از معاون تاجر خریداری کردند.
بله. چشمتان روز بد نبیند! از فردا مردم آن روستا دیگر نه آن مرد تاجر را دیدند و نه دستشان به آن معاون رسید! و تنها میمون ها بودند که با از دست رفتن سرمایه ی روستائیان دوباره در آن روستا ساکن شدند.
نتیجه اخلاقی را که میتوان از این حکایت گرفت اینست که سرمایه های ملی خود را ارزان نفروشید، حالا هر چیز که باشد. چون شما با اندوخته هایی که متعلق به سرزمین شماست ثروتمندید و تا زمانیکه آنها را در محدوده ی خود دارید برنده اید ولی همین که آنها را از دست دادید در هر شرایطی بازنده خواهید شد...


  



نوشته شده در تاریخ 88/11/18 ساعت 7:3 ع توسط صادق


در مراسم تودیع پدر پابلو، کشیشی که 30 سال در کلیسای شهر کوچکی خدمت کرده و بازنشسته شده بود، از یکی‌ از سیاستمداران اهل محل برای سخنرانی دعوت شده بود.
در روز موعود، سیاستمدار تأخیر داشت و بنابر این کشیش تصمیم گرفت کمی‌ برای مستمعین صحبت کند تا او بیاید. پشت میکروفن قرار گرفته و گفت: 30 سال قبل وارد این شهر شدم.
انگار همین دیروز بود. راستش را بخواهید، اولین کسی‌ که برای اعتراف وارد کلیسا شد، مرا به وحشت انداخت. به دزدی هایش، باج گیری، رشوه خواری، هوس رانی‌، زنا با محارم و هر گناه دیگری که تصور کنید اعتراف کرد.
آن روز فکر کردم که اسقف اعظم مرا به بدترین نقطه زمین فرستاده است، ولی‌ با گذشت زمان و آشنایی با بقیه اهل محل دریافتم که در اشتباه بوده‌ام و این شهر مردمانی نیک دارد.
در این لحظه سیاستمدار وارد کلیسا شده و از او خواستند که پشت میکروفن قرار گیرد.
در ابتدا از اینکه تأخیر داشت عذر خواهی‌ کرد و سپس گفت که به یاد دارد که زمانیکه پدر پابلو وارد شهر شد، من اولین کسی‌ بودم که برای اعتراف مراجعه کردم.!!!


  



نوشته شده در تاریخ 88/11/18 ساعت 7:3 ع توسط صادق


آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را می‌خواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد : " آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ آور ترین سلاح بشری مرد!" آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟
سریع وصیت نامه‌اش را آورد. جمله‌های بسیاری را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزه‌ای برای صلح و پیشرفت‌های صلح آمیز شود. امروزه نوبل را نه به نام دینامیت، بلکه به نام مبدع جایزه صلح نوبل، جایزه‌های فیزیک و شیمی نوبل و ... می‌شناسیم. او امروز، هویت دیگری دارد. یک تصمیم، برای تغییر یک سرنوشت کافی است.


  



نوشته شده در تاریخ 88/11/4 ساعت 7:0 ع توسط صادق


تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.com تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.com



 



 خدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.comخدمات وبلاگ نویسان جوان , قالب وبلاگ               www.bahar-20.com


 


منو ویرون کنی آباد میشم


توو زندونم کلی آزاد میشم


آره مجنون میشم وقتی که تلخی


یکم شیرین بشی فرهاد میشم


تو هر جا باشی دنبالت منم من


توی تقدیر امسالت منم من


اگه حافظ ، اگه قهوه ، اگه رَم


بدونکه تووی فال تو منم من


میدونم عشق تو تاخیر داره


ولی اِسرار من تاثیر داره


تو هم دیونه ی من میشی آخر


تب مجنون بدون واگیر داره


خیال کردی همیشه مهلتی هست


واسه نازت همیشه طاقتی هست


اگه من عاشقت باشم درسته


برای تو همیشه مهلتی هست


دوستت دارم


 



 دریا به دریا آئینه باشیم


بیش از همیشه بی کینه باشیم


چون بهار ای نگار بگذر به گلشن


گل بیار ، گل ببار ای گل به دامن


ای مه دوباره شب گریه بار است


چشم ستاره شب زنده دار است


مرحم سرشت است ای تیره بختان


بال فرشته است گل بر درختان


بال فرشته است شاخ درختان


 چون بهار ای نگار بگذر به گلشن


گل بیار ، گل ببار ای گل به دامن


آن چشمه جاری آب حیات است


آن گل که داری شاخ نبات است


گل گشته جنگل ، گل گشته دریاست


دریا و ساحل چشم تماشاست


بی گریه ی ابر گلشن نخندد


بی گریه شمع روشن نخندد


چون بهار ای نگار بگذر به گلشن


گل بیار ، گل ببار ای گل به دامن










بهاربیست                   www.bahar-20.com بهاربیست                   www.bahar-20.comبهاربیست                   www.bahar-20.comبهاربیست                   www.bahar-20.comبهاربیست                   www.bahar-20.com


با زمین خیلی غریبم ، با هوای تو صمیمی


دیده بودمت هزار ،  بار توی رویای قدیمی


به نگاه چشم گریون یه فرشته رو زمینی


چشامو بروت می بندم ، تا که اشکامو نبینی


از کجا باید شروع کرد قصه ی عشق و دوباره


تا همه بغضای عالم سر عاشقی نباره


غربت آرزوهامون دل تاقت و شکونده


نگو تو شهر حقیقت واسه ما جایی نمونده


نگو دیره واسه گفتن سهمم از دنیا همینه


بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir   بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir     بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir     بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir      بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir     بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir     بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir      بهاربیست                   www.bahar20.sub.ir


 






همیشه از نگاه تو با تو عبور میکنم


از اینکه عاشق توام حس غرور میکنم


دوباره با سلام تو تازه ی تازه میشوم


با نفس ساده ی تو قرق ترانه میشوم


با تو ستاره میشوم با تو ستاره میشوم








عکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیدّعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی










عکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی 



عکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسیعکس و تصاویر زیبا برای زیباسازی وبلاگ شما -------------- بهاربیست دات کام ------------- BAHAR-20.COM ------------ عکس تصاویر زیباسازی وبلاگ فارسی


 



شعر ،
  



نوشته شده در تاریخ 88/11/4 ساعت 7:0 ع توسط صادق


 









 


عکس عاشقانه /bestfoto.ir



eshgh/ bestfoto.ir



ashegh / bestfoto.ir



dokhtar / bestfoto.ir



عاشقونه / bestfoto.ir






  




  پیام رسان 
+ سلام سلام سلااااااااااااااااام صبح همه شما دوستان گلم بخیر



+ سلام به همه دوستان گل پارسی بلاگی من صبح همه شما بخیر و شادی انشاالله.



+ صبح بخیییییییییییییییر کیا حاضرند زود حاضری بزنید

+ سلام صبح بخییییییییییییییییر حالتون خوببببببببببببببه

+ ما که میترسیم از هجرت دوست&کاش می دانستیم روزگاری که به هم نزدیکیم چه بهایی دارد& کاش می دانستیم حس دلتنگی هر روز غروب چه دلیلی دارد

+ دوستان عزیز در این شب های قدر ما را هم از دعای خیر خود بی نصیب نگذارید و برای همه بیماران دعا کنید یا حق

+ سلام دوستان صبح شما بخیر. نماز و روزتون قبول

+ دوستان عزیز لطفا در گروه من یعنی دانشجویان با موضوع تفریح عضو شوید

+ عید بر همه شما مبارک

+ دوستان عزیز از لطف همه شما سپاس گذارم و برای همه شما آرزوی موفقیت و تندرستی دارم




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ